همه چیز درباره آب و هوا به زبان انگلیسی
یکی از سادهترین و در عین حال بهترین موضوعات برای گفتگو با دیگران یا به اصطلاح سر صحبت را باز کردن، گفتگو درباره آب و هوا به زبان انگلیسی است. به نظر میرسد در هر جمع یا گروهی که باشید، نمیتوانید از مباحث مربوط به آب و هوا و صحبت کردن درباره آن فرار کنید! گفتن از آب و هوا، یکی از سادهترین راهها برای شروع مکالمه با دوستان و حتی غریبههاست. دانستن چند عبارت و اصطلاح و همچنین دانستن کلمات و واژگان مربوط به آب و هوا در زبان انگلیسی به شما کمک میکند «مکالمات کوتاه» را راحتتر شروع کنید و برای یک مکالمه مفید و حرفهای آماده شوید.
در این مقاله درباره هر آنچه که لازم است درباره آب و هوا بدانید، به شما میگوییم و نحوه پرسش درباره آب و هوا را یاد میدهیم تا بتوانید در مکالمه آب و هوا به زبان انگلیسی سربلند باشید و دیگران شما را به چشم یک بومی، یا کسی ببینند که میتواند به خوبی با دیگران ارتباط برقرار کند.
سوالات رایج درباره آب و هوا به زبان انگلیسی
Is it hot or cold?
هوا سرده یا گرم؟
Is it sunny, should I take sunglasses?
هوا آفتابیه؟ باید عینک آفتابی بزنم؟
Is it raining outside?
بیرون بارونه؟
Should I take my umbrella?
باید با خودم چتر ببرم؟
What’s the weather forecast?
پیشبینی وضع هوا چیه؟
What’s the weather expected to be tomorrow?
پیشبینی وضع هوا برای فردا چیه؟
What’s the temperature?
دمای هوا چند درجه است؟
How’s the weather?
هوا چطوره؟
What’s it like outside?
هوای بیرون چطوره؟
فرقی نمیکند در چه فصلی باشید، همیشه کلمات و عبارات استاندارد و مفیدی وجود دارند که باید آنها را برای صحبت کردن درباره آب و هوا به زبان انگلیسی بدانید و بلد باشید. این عبارات و اصطلاحات به طور طبیعی و توسط همه گویشوران انگلیسی برای صحبت کردن درباره هر نوع آب و هوایی؛ هوای آفتابی، صاف، نیمهابری، کاملا ابری، با وزش باد و یا بارانی، استفاده میشوند.
با این حال، راههای جذاب و سرگرمکننده دیگری برای توصیف و صحبت کردن درباره فصلهای مختلف وجود دارد که در این مقاله درباره همه آنها با شما صحبت خواهیم کرد. پس بیایید با هم شروع کنیم و واژگان مخصوص هر فصل را یاد بگیریم.
واژگان مربوط به فصل بهار
مطمئنناً همه شما عاشق فصل بهار هستید و کمتر کسی پیدا میشود این فصل را دوست نداشته باشد. بهار فصلی است که همه چیز بعد از یک زمستان سرد دوباره زنده میشود. یخها آب میشوند، گلها شکوفه میدهند و درختان جانی تازه میگیرند. بسیاری از مردم در فصل بهار این فرصت را دارند که همه چیز، از جمله خانه، محل کار، روح و حتی جسم خود را تمیز و برگی تازه را در دفتر زندگیشان باز کنند. در کشورهایی که زمستانهای بسیار سرد و سخت دارند، مردم در خانهها میمانند و فقط زمانی بیرون میروند که مجبور باشند. فصل بهار فرصتی است تا مردم از خانهها بیرون بیایند و زندگی خود را از سر بگیرند.
Bloom
شکوفه کردن، شکوفه زدن
زمانی که گیاهان و گلها شروع به گل کردن میکنند.
The tulips are always the first spring flowers to bloom.
Breeze
نسیم، باد صبا، نسیمی که از شمال شرقی میوزد.
There is a fresh breeze this afternoon, a relief from the howling winter winds.
Bright
تابان و درخشان
Since the clocks have been turned back the days are so bright, it’s lovely!
Drizzle
باران ریز و نمناک
Some days there is a light drizzle, but you don’t need an umbrella.
Fresh
هوای تر و تازه، با طراوات، هوایی که نه سرد است و نه گرم
It’s a perfect day for a walk outside, the air is so fresh.
Puddles
آب بارانی که از آسمان به زمین میریزد و در چاله ای جمع می شود
After heavy rains the park is full of kids jumping in the puddles.
Thaw
وقتی گرمای خورشید یخهای زمستان را آب میکند.
My favorite season is spring when everything outside begins to thaw and comes to life again.
واژگان مربوط به فصل تابستان
بعد از بهار، تابستان از راه میرسد؛ دمای هوا بالا میرود، خورشید درخشانتر میشود و روزها تنبل و طولانی میشوند. فصل تابستان در دنیای بیرون در جریان است و قطعا وقتی هوا خوب است، زندگی هم بهتر و آسانتر میشود.
Boiling / scorching
بسیار گرم، داغ
Today is a scorcher, it’s boiling! We need to swim.
Blue skies
آسمان صاف و آبی که ویژگی فصل تابستان است.
I woke up this morning to blue skies, what a perfect day.
Heatwave
موج گرما، گرمای غیرطبیعی هوا
I wish I wasn’t stuck in the office during the heatwave, I want to be enjoying the outdoors.
In the shade
پناهبردن به سایه خنک درختان یا ساختمانها و فرار از نور خورشید
It’s too hot today, let’s a find a spot to sit in the shade.
Not a cloud in the sky
آسمان صاف و آبی، بدون وجود حتی یک لکه ابر
It definitely won’t rain today, there is not a cloud in the sky.
Stay out of the sun
گرمای بیش از حد هوا، به طوری که نتوان زیر نور مستقیم خورشید قرار گرفت.
Try to stay out of the sun at midday when it’s the strongest.
Sun-kissed
کسی که پوست صورت یا بدنش در اثر قرار گرفتن زیر نور خورشید سوخته و قرمز شده.
I love to tan on holiday and come back looking sun-kissed.
واژگان مربوط به فصل پاییز
بعد از تابستان گرم و سوزناک، نوبت به فصل پاییز میرسد. بلوزهای نسبتا گرم و پیراهنهای پاییزه از کمدها بیرون میآیند، وعدههای غذایی گرمتر میشوند و برگها از سبز به زرد و نارنجی و قرمز تغییر رنگ میدهند. فصل پاییز وقت آن است که کنار پنجره بنشینیم و با یک فنجان قهوه گرم از سرد شدن هوا لذت ببریم و در گوشه دنج و گرم و نرم خودمان از زیباییهای این فصل استقبال کنیم.
Bundle up
لباسهای بیشتر پوشیدن، گرم ماندن در فصلی از سال که هوا به تدریج سرد میشود.
It’s forecast to be cold tomorrow so make sure you bundle up.
Crisp
خنک و باطراوت
Who doesn’t love a bright crisp autumn day?
Foggy
هوای مهآلود، لایه نازک و سبکی از ابر که دید را محدود میکند.
It was difficult to see far this morning as it was so foggy.
Getting colder
هوای گرمی که به تدریج رو به سردی میرود
I can feel the evening are getting colder.
Muddy
گلآلود
It’s been raining a lot; the park is too muddy to walk in.
Rustle of leaves
صدای خش خش برگهای خشک
The leaves rustled in a gust of wind.
واژگان مربوط به فصل زمستان
بعد از همه فصلها، زمستان سپید و دوستداشتنی از راه میرسد. غروبهای تاریک و روزهای برفی و مردمی که سعی میکنند بیشتر وقت خود را در خانه بمانند و از سرما و خطرات بیرون در امان باشند.
Below zero / bitter cold
دمای زیر صفر، هوای بیش از حد سرد
I heard this weekend is going to be bitterly cold, I think it’s better we stay indoors.
Cold front
هوای تاریک و گرفتهای که در شرف آغاز شدن است.
Oh no! A cold front is coming next week, it’s going to be freezing.
Howling winds
بادهای شدید و سرد
The sound of the howling winds woke me up in the middle of the night.
Icy
هوای بسیار سرد، اصطلاحا وقتی میگوییم «هوا یخه!».
The wind this evening feels so icy cold.
In the dead of winter
میانه فصل زمستان که سردترین روزهای سال است.
We’ve decided to escape the dead of winter and travel to a sunny destination.
Toasty
گرم و نرم، راحت
Tonight, I’m spending a toasty evening in front of the television.
Winter blues
حالت افسردگی و گرفتگی در فصل زمستان
The long dark nights give me the winter blues.
بسیار خوب، واژگان مربوط به فصول مختلف سال را خواندید و با مثالهایی از آنها آشنا شدید. حالا بهتر است درباره جملات و عبارات مهمتر و پیچیدهتری درباره آب و هوا بخوانیم و صحبت کردن درباره آب و هوا به زبان انگلیسی را یاد بگیریم.
در زبان انگلیسی برای اینکه درباره آب و هوا صحبت کنیم، از it is استفاده میکنیم. در واقع فرمول کلی برای ساخت جملاتی درباره آب و هوا به شکل زیر است:
It is + adjective
یا
It is + verb-ing
جملهای که با It is + adjective ساخته میشود، توصیف وضعیت آب و هواست.
It is sunny today.
It’s hot and humid today.
It’s a nice day today.
همچنین میتوانیم از فرمول It is a + adjective + day (or morning/afternoon/night) هم استفاده کنیم.
It’s a fine day.
It’s a windy afternoon.
در جملهای با فرمول It is + verb-ing در واقع درباره شرایط جوی صحبت میشود که در حال حاضر در حال وقوع است.
It’s drizzling outside.
It’s snowing.
Take an umbrella, it’s raining.
میتوانید از it is در وجهها و زمانهای مختلف هم استفاده کنید.
It was cold yesterday.
It will be cloudy tomorrow.
وقتی در حال یادگیری واژگان انگلیسی مربوط به آب و هوا هستید، مهم است بدانید بعضی از کلمات در قالب اسم، فعل و یا صفت ظاهر میشوند. برای مثال:
Rain: (اسم) The game was cancelled because of the rain.
Rain: (فعل) I think it is going to rain later.
Rainy: (صفت) It’s a rainy day.
باید برای یادگیری حالتهای مختلف هر کلمه و زمانی که از هر کدام از آنها استفاده میشود، زمان بگذارید.
اسمها و صفتها
اکثر مواقع وقتی درباره آب و هوا صحبت میکنیم، میتوانیم به انتهای اسم حرف «Y» اضافه کنیم و آن را به صفت تبدیل کنیم.
rain (noun) – rainy (adjective)
sun (noun) – sunny (adjective)
wind (noun) – windy (adjective)
cloud (noun) – cloudy (adjective)
fog (noun) – foggy (adjective)
نحوه سوال پرسیدن درباره آب و هوا و شرایط جوی
مردم اغلب درباره وضع آب و هوا از هم سوال میپرسند و از جملات و عبارات زیر برای تحقیق درباره آب و هوا استفاده میکنند که در اول مقاله هم به بعضی از آنها اشاره کردیم.
What’s it like out(side)?
How’s the weather?
What’s the weather like?
What’s the temperature?
What’s the weather forecast?
در ادامه واژگان و عبارات رایج و مفید درباره انواع شرایط آب و هوایی را به شما یاد میدهیم. در این مقاله، واژگان را به دستههای مختلف تقسیم کردیم تا یادگیری آنها راحتتر باشد. دستهبندیهای ما آب و هوای صاف یا ابری، انواع بارندگی، هوای سرد، انواع بادها و واژگان ترکیبی دیگر است که با هم آنها را مرور میکنیم.
آسمان صاف یا ابری
Bright: (adjective) full of light; when the sun is shining strongly
تابان و درخشان (صفت)، وقتی خورشید با تمام توانش در آسمان میتابد.
Sunny: (adjective) the sun is shining and there are no clouds
آفتابی (صفت)، وقتی خورشید درخشان است و هیچ ابری در آسمان دیده نمیشود.
Clear: (adjective) without clouds
آسمان صاف (صفت)، آسمان بدون ابر
Fine: (adjective) not raining, clear sky
هوای صاف و خوب (صفت)، شرایط جوی که در آن بارندگی نباشد و آسمان صاف باشد.
Partially cloudy: (adjective) when there is a mixture of both blue sky and clouds
نیمهابری (صفت)، وقتی در آسمان آبی لکههایی از ابر دیده میشود و آسمان ترکیبی از رنگ آبی و تکههای ابر است.
Cloudy: (adjective) with many clouds in the sky
ابری (صفت)، وقتی ابرهای زیادی در آسمان وجود دارند.
Overcast: (adjective) covered with cloud; dull
تمام ابری (صفت)، آسمانی که پوشیده از ابر است و آسمان را تیره و کدر کرده است.
Gloomy: (adjective) with dark clouds and dull light; some people consider this weather depressing
تیره و گرفته (صفت)، وقتی ابرهای تیره و کدر آسمان را پر کردهاند، بعضی مردم این آب و هوا را غمگین میدانند و فکر میکنند این شرایط باعث افسردگی میشود.
گاهی ابرها پایین میآیند و به سطح زمین نزدیک میشوند. در این شرایط دید انسانها و حیوانات محدود میشود و این ابرها که همه آن را با نام «مه» میشناسیم، به اشکال مختلفی ظاهر میشوند که در ادامه درباره آنها توضیح میدهیم.
Fog (noun)/ foggy (adjective): thick cloud close to land
مه (اسم)/ مهآلود (صفت)، ابر غلیظ و سنگینی که نزدیک سطح زمین است.
Mist (noun) / misty (adjective): light fog, often on the sea or caused by drizzle
غبار (اسم)/ غبارآلود (صفت)، مه رقیق، اغلب روی دریا شکل میگیرد یا به دلیل نم باران است.
Haze (noun) / hazy (adjective): light mist, usually caused by heat
بخار، غبار (اسم)/غبارآلود (صفت)، مه و غبار رقیق، معمولا به دلیل گرما اتفاق میفتد.
انواع باران
Damp: (adjective) slightly wet (often after the rain has stopped)
نمناک (صفت)؛ کمی خیس (اغلب بعد از اینکه باران قطع شده است).
Drizzle: (verb/noun) to rain lightly with very fine drops
باران نم نم، باران ریز و نمناک (فعل/اسم)؛ باران بسیار ریز و آرامی که قطرات آن کوچک هستند.
Shower: (noun) a short period of rain
باران شدید، رگبار (اسم)؛ بارانی که برای مدتی کوتاه اما شدید میبارد.
Rain: (verb/noun) water that falls from the clouds in drops
باران (اسم/فعل)؛ قطرات آبی که از ابرها به زمین میبارد.
Downpour: (noun) heavy rain
بارندگی شدید و زیاد (اسم)
Pour: (verb) to have heavy rain
باریدن (فعل)؛ بارندگی شدید در منطقهای
It’s raining cats and dogs: (Idiom) To rain heavily
بارش سگها و گربهها (اصطلاح)؛ به معنی باران و بارندگی شدید
Torrential rain: (noun) very heavy rain
باران سیلآسا (اسم)؛ باران بسیار شدید
Flood: (verb/noun) to become covered in water usually due to excessive rain
سیل (فعل/اسم)؛ پوشاندهشدن در آب که اغلب به دلیل بارندگی شدید اتفاق میفتد.
آب و هوای سرد
Hail: (verb) when frozen rain falls as small balls of ice (hailstones).
بارش تگرگ (فعل)؛ وقتی به علت سرمای هوا، قطرات باران یخ میزنند و مثل دانههای گرد یخ به زمین میبارند.
Hailstones: (noun) the small hard balls of ice that fall from the sky
دانههای تگرگ (اسم)؛ گویهای کوچک یخ که از آسمان به زمین میبارند.
Snow: (noun/verb) frozen rain that falls from the sky as soft snowflakes
برف، بارش برف (اسم/فعل)؛ باران یخزده که به صورت دانههای سبک و نرم برف از آسمان به زمین میبارند.
Snowflake: (noun) an individual piece of snow
دانه برف (اسم)؛ هر جز جداگانه برف، دانههای سفید و سبک برف
Sleet: (noun/verb) snow or hail mixed with rain (often with some wind)
برف و باران، بوران (اسم/فعل)؛ برف یا تگرگی که با باران ترکیب شده باشد و اغلب با کمی وزش باد همراه است.
Blizzard: (noun) severe snowstorm with strong winds
کولاک (اسم)؛ طوفان برفی سخت با بادهای شدید
انواع بادها
Breeze: a gentle wind (often nice or refreshing)
نسیم خنک (باد صبا، نسیمی فرحبخش و باطراوت)
Blustery: blowing (strong) gusts of wind
وزش بادهای قوی
Windy: continual wind
باد مداوم
Gale: a very strong wind
طوفان، باد بسیار شدید
Hurricane/cyclone/typhoon: a spiral arrangement of thunderstorms that produce winds and heavy rain.
طوفان، گردباد، تندباد؛ آرایش مارپیچ رعد و برق و طوفان که باعث ایجاد باد و باران شدید میشود.
تفاوت طوفان، تندباد و گردباد چیست؟
این سه واژه در اصل به پدیدهای مشابه اشاره دارند، ولی با توجه به منطقهای که استفاده میشوند، نام آنها با هم فرق دارد.
Atlantic/Northeast Pacific = a hurricane
اقیانوس اطلس، شمال شرقی اقیانوس اطلس= طوفان
Northwest Pacific = a typhoon
شمال غربی اقیانوس آرام = تندباد
Southern Hemisphere = a cyclone
نیمکره جنوبی= گردباد
واژه دیگری که فقط در ایالات متحده آمریکا مورد استفاده قرار میگیرد، Tornado یا گردباد و طوفان است که به شکل حجم زیادی از باد و به شکل مدور در یک منطقه کوچک رخ میدهد. باد به شکل ستونی است که با سرعت زیادی در حال چرخش است.
در ایالات متحده آمریکا کلمه «پیچش» (Twister) بیشتر به جای گردباد استفاده میشود.
دیگر واژگان مربوط به آب و هوا و شرایط جوی
Drought: (noun) Long periods of time without rain causing a lack of water in the area
A lot of the crops dried up because of the drought.
خشکسالی (اسم)؛ مدت زمانی طولانی که بارندگی اتفاق نیفتاده و باعث کمآبی و خشکسالی در منطقه شده است.
Forecast: (noun) A prediction of how the weather will be on a certain day
The forecast says it’s going to rain tomorrow.
پیشبینی وضع هوا (اسم)؛ بررسی و پیشبینی چگونگی وضعیت هوا در یک روز خاص
Smog: (noun) a cloud of pollution hanging over a city (a fog of smoke)
The view of the city wasn’t very good because it was covered in thick smog.
مهدود، دود غلیظ (اسم)؛ ابری از آلودگی که روی شهر را میپوشاند (مه که از دود تشکیل شده است)
Sunburn: (noun) painful red skin caused by spending too long in the hot sun.
If you don’t put on your sunscreen, you’ll get sunburn.
آفتابسوختگی (اسم)؛ پوست قرمز و دردناک که به دلیل قرار گرفتن طولانیمدت در هوای گرم و نور خوشید ایجاد شده است.
بسیار خوب، مقاله ما درباره آب و هوا و نحوه صحبت کردن درباره وضعیت آب و هوایی و شرایط جوی به پایان رسید. در این مقاله با کلمات ساده و ابتدایی درباره آب و هوا آشنا شدید و عبارات و اصطلاحات مختلف و حتی نحوه سوال کردن درباره آب و هوا را یاد گرفتید. به عنوان کسی که قرار است انگلیسی یاد بگیرد و از این زبان برای ارتباط برقرار کردن با مردم استفاده کند، باید بتوانید سر صحبت را با دوستان یا غریبهها باز کنید و مباحث و موضوعاتی را انتخاب کنید که مورد علاقه فرد مقابل باشد یا جزو موضوعاتی باشد که همه درباره آن صحبت میکنند. آب و هوا و شرایط جوی از آن دسته موضوعات و مباحثی است که همه، چه بومیان انگلیسیزبان و چه کسانی که زبان انگلیسی را به عنوان زبان دوم یا زبان خارجی انتخاب میکنند، برای آشنایی و صحبت کردن با دیگران از آن استفاده میکنند. بنابراین لازم است کلمات و عبارات ضروری برای صحبت کردن درباره آب و هوا را در برنامه یادگیری خود قرار دهید و روزانه آنها را یاد بگیرید و تمرین کنید. بهترین راه تمرین کردن مباحث جدید، استفاده از آنها در زندگی واقعی است. به این ترتیب، بعد از اینکه این مقاله را به طور کامل خواندید و جملات و عبارات را یاد گرفتید، از آنها در مکالمه با دوستان انگلیسیزبان یا مدرس زبان خود استفاده کنید.